نشانه های افسردگی در کودکان

اگرچه در بیشتر مواقع در سنین نوجوانی شاهد افسردگی فرزندان هستیم اما این بیماری  می تواند در هر سنی برای کودکان آغاز شود. شاید فرزندتان نتواند با کلامش، درکی را که از حالات روحی اش دارد برای  شما بازگو کند. چنانچه نشانه های زیر را در فرزند خود مشاهده می کنید با روانشناس خانوادگی خود در میان بگذارید.

نمرات درسی فرزندتان سیر نزولی پیدا کرده است

افسردگی کودکان، تمرکز کردن را برایشان دشوار می کند طوریکه گوش کردن به صحبت های معلم و قبول و انجام تکالیف درسی را برایشان سخت می کند. اگر فرزند شاگر اول شما به یکباره نمرات کمتری نسبت به گذشته در مدرسه کسب کرده بایستی به دنبال بررسی دیگر شرایط او باشید تا متوجه دلیل این مساله شوید.روانشناسان و کارشاناسان متخصص در زمینه کودکان اظهار می کنند که شکایت زیاد در مورد فقدان توجه و تمرکز و احساس ناخوشایندی که در این باره تجربه می کنند هم از دیگر نشانه های افسردگی در زمینه تحصیلی اینگونه فرزندان می باشد. آنها به راحتی گیج و آشفته می شوند و برای انجام تکالیف درسیشان بایستی بارها و بارها تلاش کنند.آنها فکر می کنند که ذهنشان نمی تواند درست کار کند.

فرزند شما می خوابد اما باز هم خسته است

نوجوانان به دیر خوابیدن تمایل دارند اما هر تغییر خارج از روال همیشگی برنامه خواب فرزندتان، به شما هشدار می دهد که افسردگی در کمین است.برخی از آنها دلشان می خواهد که تمام بعد از ظهر خود را چرت بزنند و یا مانند  افراد افسرده، صبح های  زود از خواب پریده و دیگر قادر به خوابیدن  نیستند.خواب آنها برایشان نیرو بخش نیست، به این معنا که مهم نیست چه اندازه چرت زده باشند اما پیوسته  ،احساس خستگی می کنند. این خستگی می تواند به روی زندگی تحصیلی و اجتماعی فرزند شما تاثیر بگذارد.معمولا چنین کودکان و نوجوانانی ابراز خستگی کرده و اثرات خواب بهم ریخته شان خود نمایی خواهد کرد.آنها اغلب دیر آماده می شوند، وسایل خود را گم می کنند و یا از انجام تکالیف درسی خود سر باز می زنند زیرا دلشان می خواهد تمام بعدازظهر را خواب باشند.این مسایل بر کیفیت زندگیشان آسیب وارد می کند .

فرزندتان از احساس بی ارزشی خود برایتان صحبت می کند

زمانیکه فرزندتان جملاتی نظیر ” هیچکس منو دوست نداره ” یا ” من بی ارزشم ” بیان می کند کمی بیشتر دقیق شوید و ساده از آن  نگذرید. یک مشاور و روان درمانگر می تواند به فرزند شما کمک کند که افکارش را از بدبینی تغییر جهت دهد. شناسایی افکار غیر منطقی و  افسرده محور و پیدا کردن راهکارهایی برای داشتن دیدگاه بهتر، می تواند در این زمینه موثر و سازنده باشد.

فرزند شما از اینکه در جمع نباشد لذت می برد

افراد افسرده تمایل دارند که از دیگران فاصله بگیرند. نوجوانانی هم که به ویژه هوش احساسی خوبی دارند متوجه این کناره گیری شده و  همنشینی با دوستان افسرده خود را متوقف می کنند.حتی اگر دوستان  کودک افسرده  هم  متوجه حال بد او نشده و به سمتش بیایند باز هم او به دنبال تجربه های لذت بخش با دوستانش نیست  و حتی اگر فعالیت هایی از این دست را هم تجربه کند لذتی نخواهد برد. درواقع آنها جذابیت اجتماعی خود را از دست داده و از بافت اجتماعی رانده خواهند شد.

فرزند شما از تفریح کردن طفره می رود

با وجود استرس ناشی از انجام خوب و درست  تکالیف درسی، ماجراهای روابط دوستانه، فعالیت های ورزشی و اجراهای موسیقی، بی انرژی شدن  و  کلافگی در دنیای کودکانه ، دور از ذهن نمی باشد.اما دقت داشته باشید که اگر دیگر چیزی نمی تواند  فرزندتان  را شاداب کند این یکی از علائم شایع افسردگی اوست.ما برای تعطیلات و صرف شام ، کنار دوستانمان وقت می گذرانیم زیرا اینگونه فعالیت ها روح  ما را نوازش می کنند در حالیکه افراد افسرده از اینگونه فعالیت ها استقبال نکرده یا از تجربه چنین لذت هایی احساس راحتی نمی کنند زیرا دلشان می خواهد مطابق با استانداردهای روابط اجتماعی و دلخواه دیگران رفتار کنند اما قادر به این کار نیستند.

در هر گفتگویی مضطرب هستند

درحالیکه غمگین و ناامید بودن از نشانه های افسردگی در بزرگسالان می باشد، احساسات کودکان افسرده مشابه اضطراب دوران  نوجوانی است که شناخت آن ساده نیست. مساله اساسی این است که بیشتر کودکان و نوجوانان ممکن است تنها ناراحت و بی انرژی به نظر نرسند بلکه حساسیت و زودرنجی را هم تجربه کنند.خلق و خوی آنها  دچار نوسان می شود یعنی کودک شما ممکن است بعد از بازگشت از مدرسه بدعنق شود ولی در زمان شام خوردن، بهتر رفتار کند اما چنانچه کودک شما جدا از هر موقعیتی که دارد  با شما پرخاشگری می کند، دقت داشته باشید که یکی از نشانه های افسردگی را از خود بروز می دهد. از آن چشم پوشی نکنید.

یاد آوری خاطرات خوش، کودک شما را به وجد نمی آورد

برخی از کودکان بطور جدی غمگین هستند اما افسردگی بیمارگونه ندارند.برای اینکه متوجه تفاوت این دو مورد شوید به واکنش هایی که در زمان بیان خاطرات خوش در آنها مشاهده می کنید ، دقت کنید.آن دسته از کودکانی که فقط غمگین بودن را تجربه می کنند از یادآوری خاطرات خوش گذشته ،لبخند بر لبان خود می نشانند، اما کودک افسرده با صحبت راجع به خاطرات خوش گذشته اصلا احساس خوشی را تجربه نمی کند. وقتی خاطره ای خوش از گذشته

برایتان تداعی شود دلتان می خواهد مجددا لذتش را تجربه کنید اما در مورد افراد افسرده اینگونه نبوده و می گویند که “آن روز را به خاطرم نیاور آنگونه که می گویی نبوده …” به همین شکل است که یک کودک افسرده نمی تواند آینده شادی را برای خود متصور شود.

کودک شما بیش از گذشته میل به گریه کردن دارد

گریه کردن راهی درست برای خالی کردن احساسات است اما چنانچه کودک خویشتن دار شما مرتبا هق هق گریه کردن را سر گرفته، موقعیت های تحریک کننده او را به انجام این کار کار شناسایی کنید.اگر احساس می کنید یک جای کار می لنگد سایر رفتارهایش را هم بررسی کنید.رفتارهای دیگری که در ارتباط با اینگونه برون ریزی های رفتاری ،شکل می گیرند  می توانند شامل فریاد کشیدن و عدم علاقه مندی به انجام فعالیت هایی باشد که در گذشته نسبت به آنها مشتاق بوده اند.چنانچه در این موارد مساله ای توجه شما را به خود جلب کرده که مطابق با روال همیشگی نیست از گرفتن کمک حرفه ای غافل نشوید.

کودک تمایل به دریافت محبت و حمایت  ندارد

تجربه احساس غم به ویژه پس از یک رویداد تلخ، طبیعی است اما معمولا افراد در حین سپری کردن بحران ها به دنبال دریافت حمایت عاطفی هستند.از سوی دیگر  یک کودک افسرده ممکن است خود را از آغوشی که برایش باز کرده اید بیرون بکشد چون احساس می کند که ناراحتی اش اینگونه برطرف نخواهد شد.زمانیکه به یک فرد رنجور آغوش خود را هدیه می دهید از شما تشکر خواهد کرده و می گوید چه خوب که کنارمی و از من حمایت می کنی. در حالیکه افراد افسرده عباراتی متفاوت خواهند گفت، نظیر اینکه ” زمانیکه بغلم می کنی همه چیز بدتر می شود چون دلم می خواهد خوب باشم و نمی توانم “.

فرزند شما مرتب بیحال می شود

زمانیکه کودک شما دچار افسردگی باشد دردهای بدنی مانند دل درد و سر درد به سراغش می آیند. چنانچه مجبور می شوید بیش از قبل  او را از نظر سلامت جسمانی برای معاینه بفرستید این به معنای ظهور زنگ خطری در سلامت روانیش می تواند باشد.زمانی که آنها ویزیت می شوند، استرس و افسردگیشان قابل تشخیص است.

کودک افسرده بی تفاوتی را پیش می گیرد

از دست دادن میل و رغبت برای حضور در تیم فوتبالی که کودک خود را ثبت نام کرده اید قابل تامل است اما علائم افسردگی می تواند کودک شما را از توجه کردن به همه مسایل بازدارد مانند مدرسه رفتن یا بازی با همسالان و دوستانش. چنانچه کودک شما  نسبت به بیش از یک مورد از فعالیت های مورد علاقه قبلی خود، بی اعتنا شده،  ساده از کنارش عبور نکنید.

الگوهای تغذیه ای فرزندتان تغییر کرده است

تغییر اشتهای  ناگهانی کودک می تواند نشانه ای باشد ناشی از افسردگی او.فرقی نمی کند که کودک ایرادگیر در غذا و کم اشتها شروع به زیاد خوردن کند یا کودک خوش اشتها نسبت به غذا خوردن بی میل شود .کودکان موازی با رشد و بزرگ شدنشان سلیقه غدایی متفاوتی هم بر می گزینند اما به هوش باشید تا متوجه شوید که این تغییرات غذایی با سایر نشانه های افسردگی همراه می باشد یا خیر. گاهی در دوره ای با توجه به شرایط گوناگونی که در آن بسر می بریم افزایش یا کاهش اشتها را تجربه می کنیم و برای تشخیص افسردگی مجموعه ای از نشانه ها در کنار هم لازم هستند  در غیر اینصورت تغییر اشتها به تنهایی می تواند تعابیر مختلفی داشته باشد.

افسردگی در پیشینه خانوادگیتان وجود دارد

اگرچه ابتلا به افسردگی بدون پیشینه خانوادگی هم اتفاق می افتد ولیکن اختلالات روانی در خانواده ها به ارث می رسند.اگرچه ممکن است که هیچیک از اقوام  و نزدیکان خانوادگی شما بیماری روانی شناخته شده ای را نداشته باشند اما  نسبت  به  وجود هر نشانه ای در هر یک از آنها دقیق باشید. چنانچه عضوی از خانواده درگیر نشانه های مشابه و تجربه افسردگی بوده این بدان معناست که فرزند شما ریسک بیشتری برای مبتلا شدن به افسردگی دارد.در واقع اولین اقدام شما پیش از جستجوی نشانه ها و علائم بیماری باید این باشد که به دنبال پیشینه افسردگی در خاندان خود بگردید.

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.